

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
يه سرى مردها هستن... تيپهاى سنگين خاصى مىزنن. اكثرآ مشكىپوشن. اُدكلن خاص مثلا لاليك مىزنن. قهوهرو بدون شير و شكر مىخورن؛ تلخِ تلخ! مردهايى كه سوار ماشين مشكىشون مىشن و ساعت 1 شب به بعد تنها توى خيابونها رانندگى مىكنن در حالى كه يه آهنگ خاصرو 100 بار گوش مىكنن...
همونهايى كه تنها، كافه و رستوران مىرن. شبها تنهايى قدم مىزنن و سيگارشونرو بىتفاوت به همهچى دود مىكنن...
از دور كه نگاهشون مىكنى ابروهاشون گره خورده توى هم؛ همش فكر مىكنن... ولى وقتى نزديك مىرى و باهاشون صحبت مىكنى، با نگاه و آرامش خاصى باهات حرف مىزنن!
اينها بهترين آدمها براى درد و دل كردنن. همونهايى كه راجبه همهچيز اطلاعات دارن و نگفته مىفهمن... اما اين مردها يه زمان مثل بقيه مردهاى معمولى بودن!! اسپورت مىپوشيدن، با صداى بلند مىخنديدن، فوتبال مىديدن، چشمچرونى مىكردن و... خلاصه عين خيالشون نبود و رنگى بودن! تا اينكه يه روز، يه زن توى زندگىشون اومد... عاشق شدن... زنى كه زندگىشونرو عوض كرد، تنهاشون گذاشت و رفت...!
از اون روز اين مردها خيلى عجيب و خاص شدن...
خلاصه اين مردها از دور خيلى خوب و جذابن، ولى اگه بخواى وارد زندگىشون بشى... وقتى بهشون بگى دوست دارم، غصهرو توى چشماشون مىبينى...! انتظار نداشته باش بهت بگن منم دوست دارم! مكالمههاى تلفنىشون كوتاه و مختصره و اكثرآ زياد حرف نمىزنن... براى قرارشون عجله و هيجان ندارن! اين مردها ديگه خيلى سخت اعتماد مىكنن! اگه بهشون دروغ بگى، سعى نمىكنن ثابت كنن و مچ بگيرن و... بلكه يه لبخند كوچيك با چشمهاى خمار مىزنن و آروم پا مىشن و مىرن... وقتى رفتن، ديگه هيچوقت برنمىگردن. حالا حالاها گذشت ندارن و اصلا فكر نكن دل رحمن...! اين مردها بزرگترين دردهاى دنيارو تحمل كردن... يادت نره ديگه هر دردى براشون درد نيست.
منبع: برگرفته از كتاب «من، منم؟!» ll مترجم و گردآور: امیررضا آرمیون
کلمات کلیدی: يه سرى مردها هستن ، تيپهاى سنگين خاص ، مشكىپوش ، اُدكلن خاص ، لاليك ، قهوهرو بدون شير و شكر ، ماشين مشكى ، تنها توى خيابونها رانندگى