

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خواب گل سرخ - قسمت شصت و چهارم
محسن گفت : احتمالا مریم ، روی ذهن حامد کار کرده !
بعضیا دوست دارن ، سرنوشت آدما رو به بازی بگیرن.
شاید به خاطر اینکه ، خودش خیانت کرده ، حالا دلش می خواد خیانت حامد رو ببینه ، که حس نکنه آدم بدیه !
در مورد تو هم ، که می خواد تو منو دیگه نخوای !
معلومه چرا... نقشه ای داره حتما.
گفتم : مریم خیانت کرده ؟!
گفت : تو خبر نداری !
اون خودش خواست با اون مرد ، عروسی کنه.
با همون استاد دانشگاه پولداری که خود مریم ، دنبالش بود !
دروغ میگه که خانواده ش ، به زور ، شوهرش دادن !
همه زندگیش این شده بود که دنبال اون استاده باشه،بالاخره هم تورش کرد !
بعدم هر کاری می گفت ، می کرد...
هر لباسی می گفت ، می پوشید...
هر جا می گفت ، می رفت !
حتی همین روانپزشکه...
اینم شوهرش بهش معرفی کرد .
شاید شوهره هم سهمی داشت ، نمی دونم !
فقط موقعی ، همه چیز ؛ لو میره که یه شاکی خصوصی پیدا میشه !
حکم جلب دکتر علوی رو که گرفتن ، مریم مجبوره فراری شه.
یه دفعه قیافه شو عوض کرد...
چادر سرش کرد ، دیگه جایی آفتابی نشد !
می دونی ، اون خیلی دلش می خواد که حامد فکر کنه به زور شوهرش دادن !...
به زور کتک یا هر چی !
مثلا حبسش کردن یا اینکه تهدیدش کردن !
نمی دونم چرا ؟
خانواده ش اینجوری نبودن ، به اون گفته بودن :
می تونی برای حامد صبر کنی ! اگه میخوای....
گفته بود : نه ، من می خوام با این استاده عروسی کنم ، حامد رو مثل برادر ، دوست دارم.
می خوام شوهرم ، منو ببره خارج ! گفته بود از اینجا بیزاره ...
استاده ، اقامت آمریکا داره !
- چرا خب ؟
- چون نمی تونست حامد رو بدوشه یا...
آدم با کسی که بزرگ شده ، رودروایسی داره.
حامد ، فقط یه والیبالیست بود ، میلیاردر نبود !
و یادت نره ، حامد می خواست ایران بمونه ،
اما این مرد خیلی پولدار بود و مهم تر از همه ، اقامت آمریکا داشت.
مریم ، اولین شرطی که گذاشت ، گفت ؛
باید یه خونه به اسمم کنی و بعد شرط های دیگه ش شروع شد !
سفرای خارج ، سرویسای طلا و...
اصلا این مریم نبود !
حامد ، تصوری که از مریم داره ، بچه گیهای مریمه.
خانواده ها سنتی بودن ، اجازه نمی دادن اینا زیاد صمیمی شن ! یا با هم تنها باشن ...
حامد ، دوران نوجوانی مریمو از دور دیده !
خودش ، همش درگیر تیم جوانان والیبال بود و اردوهای خارج از کشور !
تصوری که داره ، اون مریم پاک بچه ساله !
نمی دونه که سال های نوجوانی ، مریم کاملا عوض میشه !
معیارش ، پول میشه و رفتن از ایران و...
الانم می خواد حامد نفهمه که این ازدواج ، کاملا با میل خودش صورت گرفته !
گفتم : الان چرا ؟
گفت : حتما نقشه ی فکر شده ای داره !
یادمه اون مرده تو دادگاه هی داد می زد...
می گفت : زن ، تو دنبال من بودی !...
ما می خندیدیم !
خب ، ظاهرا راست می گفته !
گفتم : صبر کن ، گیج شدم !
خب چرا می خواد من ، به تو نرسم ؟
یعنی منو هیپنوتیزم کرده ، که تو رو از یاد ببرم ؟
گفت : نه ، فراموشی تو که کار اون نیست !
بعد از سانحه و ضربه ی مغزی ، ممکنه پیش میاد.
اون کار بدتری کرده...
حامد رو عاشق تو کرده !
حامد طفلی رو ...
منبع: @chista_yasrebi_official - کانال رسمی خانم چیستا یثربی
کلمات کلیدی: داستان دنباله دار ، داستان سریالی ، رمان پیوسته ، رمان ، داستان عشقی ، رمان عشقی ، کانال تلگرام خانم چیستا یثربی ، رمان خواب گل سرخ ، دانلود رایگان